«فقط
دوازده خط و نیم» یاداشتکهائی است که از این پس در دوازده خط و نیم مینویسم. اینها
تجربیات و باورهای من پس از سی سال تلاش تئوریک وچهل سال آوارگی و مبارزه و
تجربیات عملی است. میتوانید بخوانید بپذیرید یا نپذیرید ولی تاکید میکنم هریک از
این دوازده خط و نیمها حاصل روزها کار و تلاش است،حاصل دردها و عرقریزان روح است و
اندیشه در حد توان من. قصد من توضیح نیست تلنگر زدنست برای اینکه خودتان ادامه
دهید. اگر فرصت دارید کمی به این دوازده خط و نیمها بیندیشید. بقولی بی ضرر نیست!.
وسرگذشت الله .بخش نخست
بیش از چهارده قرن است که
الله وارد جهان ما شده است.پیش از الله ما خدا ی دیگری داشتیم.دین تازه که آمد حتی
خدا را تعویض کرد. و خود رسول خدای نوین شد و بر پایه خدای نوین «معرفت و جهانشناختی و انسانشناختی» و «هویت» نوینی را برای انسانیت اعلام کرد.این
شهامت محمد شاهکار اوست.خط بطلان بر خدائی کشیدن
و خدائی دیگر را بر سقف هستی فلسفی و مذهبی کوبیدن.میان کارهای رسولان من
این را
از همه بیشتر میپسندم. اگر باور کنیم که خدایان منسوخ شده و کهن گذشته در
سراسر
جهان حتی خدای مایاها و ازتکها در آمریکای مرکزی و جنوبی برای پیروانشان
قدرتی چون الله و یهوه و... داشته اند معنای این کار پیامبران
را بهتر میفهمیم.الله خدای یکه تاز و بی بدیل جهان است. اما قبل از اسلام
بنا به روایت تاریخ و نه
خیالات و باورهای نسلها و فصلها، و با میخکوب وحشت و کابوس، او خدائی در
میان «بت-
خدایان» کعبه بود و سه دختر نیز داشت. «لات. منات. عزی»اینان دختران «الله»
بودند و
«بنات الله» دختران الله نامیده میشدند.اللات مونث الله است.پیش از اسلام در میان دهها بت،بت «هبل» بر الله سایه افکنده و
نیرومند تر از او بود و پس از اسلام ستاره اقبال الله درخشیدن گرفت.تاریخ این را
میگوید و در این زمینه ابو منذر هشام پسر
ابو النضر محمد پسر سائب، پسر بشر، پسر عمرو کلبی»، منسوب به قبیلهٔ «کلب»، مشهور
به «ابن کلبی» از نزدیکان امام صادق و از مشاوران چندین خلیفه که عمر درازی کرد و در سال 204درگذشت ، در کتاب «تنکیس الاصنام» بمعنای شکست بت ها
این را به روشنی این را توضیح میدهد.این کتاب سالها قبل به کوشش محمد رضا جلالی
نائینی تصحیح و انتشار یافته است.
شانزده مارس 2015 میلادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر