«فقط دوازده خط و نیم» یاداشتکهائی است که از این پس در دوازده خط و نیم مینویسم. اینها تجربیات و باورهای من پس از سی سال تلاش تئوریک وچهل سال آوارگی و مبارزه و تجربیات عملی است. میتوانید بخوانید بپذیرید یا نپذیرید ولی تاکید میکنم هریک از این دوازده خط و نیمها حاصل روزها کار و تلاش است،حاصل دردها و عرقریزان روح است و اندیشه در حد توان من. قصد من توضیح نیست تلنگر زدنست برای اینکه خودتان ادامه دهید. اگر فرصت دارید کمی به این دوازده خط و نیمها بیندیشید. بقولی بی ضرر نیست!..

۱۳۹۳ اسفند ۲۷, چهارشنبه

فقط دوازده خط و نیم .شماره 7در سرگذشت الله.بخش دوم.اسماعیل وفا یغمائی


«فقط دوازده خط و نیم» یاداشتکهائی است که از این پس در دوازده خط و نیم مینویسم. اینها تجربیات و باورهای من پس از سی سال تلاش تئوریک وچهل سال آوارگی و مبارزه و تجربیات عملی است. میتوانید بخوانید بپذیرید یا نپذیرید ولی تاکید میکنم هریک از این دوازده خط و نیمها حاصل روزها کار و تلاش است،حاصل دردها و عرقریزان روح است و اندیشه در حد توان من. قصد من توضیح نیست تلنگر زدنست برای اینکه خودتان ادامه دهید. اگر فرصت دارید کمی به این دوازده خط و نیمها بیندیشید. بقولی بی ضرر نیست!.
و سر گذشت الله بخش دوم
الله خدای محبوب و مقتدر یک و نیم میلیارد مسلمان است.خدای محمد.خدای علی و معاویه. خدای حسین ابن علی ویزید.خدای امام
جعفر صادق و خدای هارون الرشید. خدای امام رضا و خدای مامون .خدای شیخ ابوالحسن خرقانی و خدای سلطان محمود غزنوی. خدای هلاکو خان مغول و خدای آخرین خلیفه ای که به امر خواجه نصیر الدین طوسی در نمد مالیده شد تا جان داد.خدای مولانا و امیر تیمور.خدای دکتر علی شریعتی ومحمد حنیف نژاد و خدای محمد رضا شاه پهلوی.خدای ایه الله خمینی  و خدای مسعود رجوی.خدای چند ده هزار مجاهد تیر باران شده و خدای کسانی که انها را در برخی اوقات پس از تجاوز و شکنجه کشتند. خدای لاجوردی و سعید امامی و در این میان خدای برادر بیست ساله من و خدای کسی که او را درمقابل حرم امام رضا بر دار کشید و خدای مادر من که دهسال چشم و دلش را بر گور فرزندش گریست و بر گور اومرد. الله هزار و چند صد ساله خدای همه اینهاست و اینروزها نامش چنانکه بر درفش بن لادن بر پرچم داعش در کنار محمد رسول الله میدرخشد. می اندیشیم. شک می کنیم.رنج میبریم.میلرزیم. دشنام میدهیم اما  چون حیوانی کز کرده در خود با موهای سیخ شده جرئت نداریم از خط فلسفی سرخ عبور کنیم ، به شیوه و سنت محمد رسول الله از خط عبور کنیم. محمد شجاعانه از خط عبور کرد. ما بین دو هستی! به باور من،(چون من به نیستی و بی قانونی جهان باور ندارم. جهان جاودان است و ما در او جاودانیم) و به باور بسیاری بین دو نیستی چشم باز کرده ایم ،و الله [اگر اهل اندیشه و فکر و درد فلسفی باشیم }تمام جهانمان را پر کرده است!.تمام خطوط هویتمان را پیش از تولد تا پس از مرگ ترسیم کرده است!.تمام دستگاه شناخت فلسفی مان را با کتاب و پیامبر و نمایندگانش در کنترل خود دارد!. و ما تن داده ایم. از وزن تاریخی او و یک و نیم میلیارد معتقد ش وا میدهیم و زندگی میکنیم و میمیریم  بی جرئت یک جدال فلسفی ،و الله پیر و کهن سال چون سایه ای بر گورهامان میگذرد شاد از بندگی ما....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر